ایراندخت

دختری از ایران زمینم ، در پی بهبود آدمی ...

ایراندخت

دختری از ایران زمینم ، در پی بهبود آدمی ...

غذا

 خانمیه 2 – 3 سال از من بزرگتر . از سر تا پاش مشکل داره . دایم هم داره غر میزنه . یه دفعه نگاهش میفته به چسبهای روی انگشتان دستم . میپرسه چرا چسب ازدی ؟ با چی زخم اشده ؟ میگم : رنده . میگه مگه خودت غذا درست اکنی ؟ خنده ام میگیره : خوب پس کی برام درست کنه ؟ با فیافه حق به جانب میگه : خوب شوهرت !!!!!! بعد از کلی اصرار من که شوهر ندارم و انکار اون که مگه میشه بالاخره به این نتیجه میرسه که میخواد بیاد خواستگاریم !!!!!!!!! به زحمت بیرونش کردم . ولی خودمونیم ، تازه فهمیدم که وظیفه غذا پختن برای من به عهده  شوهرمه !!! 

    

یکی از اهالی روستا d/c شده . میگن گاستروانتریت داشته . ۷۰٪ بیمارهامون گاسترو انتریتند . فرستادم تحقیق کنند . میترسم وبا شایع شه . یه مورد مشکوک داشتم .

نظرات 3 + ارسال نظر
دکتر نفیس دوشنبه 3 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:44 ب.ظ http://drnafis.blogfa.com

ببخشین ؟!؟
شما کجا طرحین ؟ مام بیاییم همونجا!

یک دانشجوی پزشکی جمعه 7 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ق.ظ http://manopezeshki.persianblog.ir/

سلام.وظیفه شوهره دیگه خانوم دکترا وقت پختن ندارنایشالله وبا نباشه

نیست اما به شدت اپیدمی شده .

فائزه دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:04 ب.ظ http://dokhtare-aftab.blogsky.com

خوش به حالت . چقد دوست داشتم پزشکی خونده بودمو جای تو تو روستا کار می کردم . خوش به حالت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد