ایراندخت

دختری از ایران زمینم ، در پی بهبود آدمی ...

ایراندخت

دختری از ایران زمینم ، در پی بهبود آدمی ...

:)

 

فراش باد صبا را گفته ، تا فرش زمردین بگسترد ؛

و دایه ابر بهاری را فرموده ، تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد ...

 

چندرنگی


آدمهایی هستند فراوان در جامعه . نزدیکند به تو . برخوردشان گرم و صمیمی است . با محبتند . ادعای مهربان بودن دارند . ادعای دوست بودن و دوست داشتن . بعد از مدتی یکرنگی با این دوستان ، به یک جایی میرسی که میبینی سرت کلاه گذاشته اند تا زیر کریکویید ... نه اینکه لزوما ضرر خاصی کرده باشی ، فقط اعتمادت خدشه دار شده و حس احمق بودن بهت دست داده . با این وجود چنان توجیهی میکنند که فراموش میکنی مسایلی را که قلبت را به درد آورده بود ... روز از نو روزی از نو !

 

حواست باشد که از یک سوراخ دوبار گزیده نشوی !