ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
هر وقت که خانم « ر » وارد درمانگاه میشود دلم به درد می آید . آنقدر که مظلوم است و آنقدر که بیچاره است . اما امروز ، با وجودیکه باز هم دلم به حالش سوخت ، شاد شدم که هنوز انسانهای بیدار و با وجدان وجود دارند . هنوز هستند کسانی که وقتی چنین بیماری را ببینند ، حاضر باشند دست در جیب کنند . که برایش داروهایش را بخرند . و حتی برای اینکه غرورش شکسته نشود ، مبلغی را پنهانی به پزشک بدهند و بروند . که حتی نفهمد چه کسی این پول را داده است . و این ها کم نیستند .
خوشحالم . هنوز انسانیت نمرده است .
خوب است که آدم توانا باشد . اینکه افرادی به توانایی های تو ایمان داشته باشند خیلی لذت بخش است . باعث میشود خودت هم اعتماد به نفس پیدا کنی . احساس میکنی کاری نیست که نتوانی از پسش بر بیایی . فقط یک جای کار مشکل پیدا میکند ، اینکه همه جا باید در صحنه حضور داشته باشی ! و آنوقت از کارهای اصلی خودت هم میمانی ...