ایراندخت

دختری از ایران زمینم ، در پی بهبود آدمی ...

ایراندخت

دختری از ایران زمینم ، در پی بهبود آدمی ...

راننده

این ماه رانندگی مراکز بهداشتی درمانی روستایی اینجا رو به مناقصه گذاشتند . پایه حقوق 450 تومان . راننده ما مرد خوبی بود که بیچاره تنها راه کسب درآمدش همین رانندگی بود . قدیمها با ماشینش کار میکرده . الان هم که راننده مرکز ما بود و نجیبانه مشغول خدمت . وقتی قضیه مناقصه مشخص شد اومد و به من گفت که سفارششو به مدیر شبکه بکنم . قرار شد خودش هم همون 450 تومان بزنه . مدیریت هم فرمودند که چون ما راضی هستیم اولویت با ایشونه .. روز سیم که طبق معمول رفتیم شبکه میخواستم مدیر شبکه رو ببینم . یه دفعه راننده امون اومد و گفت که نتایج مناقصه مشخص شده . یکی دیگه است . با حقوق 390 . گفتم میرم صحبت میکنم . دکتر گفت که موقع انتخاب راننده جدید نبوده اما از سز اتفاق راننده فامیل نزدیکشه !!!! و میدونه که یک ماه دوام نمیاره !!!! گفتم دکتر ما راننده هامونو abuse میکنیم ها !!!! گفت هر جور رفتار میکردید بکنید . اگر کوتاهی کرد انتقال بدید . ما برخورد میکنیم .  

به راننده گفتم خیالت راحت باشه . چنان به سرش بیاریم که خودش بره . عصرها میکشونیمش . هر روز هم باید بره شهر ! راننده امون خوشحال شد که : آره . اگه عصرها بیاد ول میکنه . چون احتمالا میخواد عصرها بره مسافر کشی . ( مرکز ما به طور خودسرانه راننده رو عصرها off کرده بود . ) وقتی برگشتیم مرکز معلوم شد که طرف رییس بسیج روستاست . قبلا مسافرکشی میکرده . الان هم حقوق بسیج میگیره . برادرزاده سرایدارمون هم هست ! 

عصر روز اول دیدیم راننده جدید نیست . دعوایی راه انداختیم که بیا و تماشا کن ! دیروز اومده پیشم میگه رفتم نقلیه گفتن ما با شما قرار داد برای صبح ها بستیم . هر روزی که میخوان عصر برین یک روز زودتر نامه کتبی بدن که حقوقتونو زیاد کنیم .  

من نمیدونم اون راننده های دیگه و راننده بدبخت سابقمون که باید عصرها حضورشونو اعلام میکردند چه فرقی با این آقا دارند ؟