ایراندخت

دختری از ایران زمینم ، در پی بهبود آدمی ...

ایراندخت

دختری از ایران زمینم ، در پی بهبود آدمی ...

درمانگاه اطفال

 

 اطفال که شروع شد فکر نمیکردم بتونم بچه ها رو تحمل کنم . توی قرعه کشی اول درمانگاه افتادم . اولش خیلی ناراحت شدم . درمانگاه تنها قسمتی از بخش اطفالمونه که میشه دودر کرد . من ۱۰ روز از تعطیلات عید رو خونه بودم و تازه برگشته بودم . اصلا برام off شدن سودی نداشت ! روز اول درمانگاه با یکی از اساتید مهربونمون بودیم که تلاش زیادی برای آموزشمون میکنه . خانم دکتر م ن . اونقدر اموزش بالا بود که وجدانم اجازه نداد حتی یه روز توی درمانگاه حاضر نشم . هر چند الان اکثر بیماران GE هستند ! یکشنبه آخرین روز درمانگاهه . کاش بیشتر بود !

یکی از درگیریهایی که پیدا کردم با دکتر پ است ، رزیدنت محترم اطفال ! خرده فرمایشاتشو نمیتونم تحمل کنم ! تمام مدت کشیک توقع داره کنارش باشی . چه کار داشته باشی چه ساعت بیکاریت باشه . تمام امیدم اینه که بقیه کشیکهام باهاش نباشه .  

وقتم محدوده . زود برمیگردم .

طلاق: معضل یا راه حل ؟

این مدت با موارد زیادی از طلاق مواجه شدم . زوجهایی که هیچ وقت تصورش رو نمیکردم از هم جدا شده بودند . اوایل فکر میکردم اونهایی که سنتی ازدواج میکنند با هم مشکل بیشتری دارند . الان میبینم این مشکل بین اونهایی که حتی سالها با هم دوست بوده اند شایعتره . با کسانی روبرو شدم که بعد از ۱۱ سال زندگی مشترک با وجود چند بچه بی گناه جدایی رو انتخاب کردند . فکر میکنید چی باعث این جداییها میشه ؟ خودخواهی ما آدمهاست یا تحمل و صبر کممون ؟ آیا نسل قدیم که بخاطر آبرو ، بچه ها و یا هزار و یک دلیل دیگه کنار هم میموندند کارشون درست بود یا نسل ما که تا دری به تخته میخوره تصمیم به جدایی میگیریم ؟ اون فداکاریهای نسل قدیم درست بود یا تلاش نسل امروز برای آسودگی بیشتر ؟ نسل قدیم احمق بودند که برای حفظ آشیانه اشون تلاش میکردند ؟ آیا لازم بود که با وجود ناراحتیهاشون از زندگی مشترک بهش ادامه بدن ؟ سلامت روحشون ارزش جدایی رو نداشت ؟ یا اینکه اونها بهتر از ما درک کرده بودند که روحشون از دست و پنجه نرم کردن با مشکلاته که پرورش پیدا میکنه ؟ کدوم درسته ؟ طلاق یا تلاش برای تداوم زندگی مشترک ؟ و یا فقط تحمل ؟