ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
دیشب خواب دیدم برای تزم باید برمیگشتم به شهر دانشجویی . تازه برام تعیین کرده بودند که یک ماه جراحی اعصاب بیمارستان ف هم باید بگذرونم . جالب اینجاست که توی خواب حس بدی نداشتم .
وای که چقدر دلم برای حال و هوای اونجا تنگ شده . 7 – 8 سال از بهترین سالهای زندگی را در اونجا گذروندم ، بزرگ شدم ، خندیدم ، گریستم و زندگی کردم . به یاد نادر ابراهیمی در : بار دیگر شهری که دوست میداشتم .....
شهر ، آواز نیست که رهگذری به یاد بیاورد ، بخواند و بعد فراموش کند .
هیچ کس شهری را بی دلیل نفرین نخواهد کرد .
هیچ کس را نخواهی یافت که راست بگوید که شهرم را نمی شناسم .
انسان ، خاک را تقدیس می کند .
انسان در خاک می روید چون گیاه و در خاک می میرد .
چه خوابایی میبینی؟
وحشت انگیزناک !
سلام رفیق
هنوز زادگاهی؟؟؟؟
یا برگشتی منطقه ممنوعه......؟؟؟؟؟
هر جا هستی خوش باشی
منطقه ممنوعه . مرسی عزیزم .
ادم همیشه دلش واسه شهر دانشجوییش تنگ می شه..حتی اگه دوران سختی توش داشته بوده
سلام
خوبی شما؟
بالاخره از این خواب خوشت اومد یا نه؟
هم میگی باحالی بود هم خوب ضد حاله
تکلیفت رو معلوم کن تا ما هم بتونیم اظهار نظر کنیم
من که پایم برگردی
خاطراتت بیشتر میشه ما هم فیض میبریم