ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
مطلب جدید جوراب رو خوندم یاد یه واقعه ای افتادم !!!
جلوی درمانگاه ما خاکیه و یک دونه چراغ هم نداره . از وقتی آمدیم اینجا ۱۰ بار بهمون قول دادن که اسفالتش میکنن اما مثل همه چیزهای دیگه که قولش رو دادند و عملی نشد این هم مونده تا ما طرحمون تمام شه .
ماه اول طرحمون بود و بارندگی های شدیدی رو شاهد بودیم . یک شب ، به محضی که درمانگاه تمام شد تصمیم گرفتم برم سوپری محل و برای خودم و همکارم بستنی بخرم . از محوطه خارج نشده بودم که یک دفعه توی زمین فرو رفتم .
انگار باتلاق بود !!! تا زانو به گل نشسته بودم !!!
به سختی سر پا شدم و با تصمیم قاطع به سمت سوپری حرکت کردم .
آخه خیالم راحت بود که سوپری محل نابیناست .
پام رو که توی سوپری گذاشتم از خجالت خشکم زد !
مامای مرکز و مسوول داروخانه اونجا بودند !!!
جوراب جان غصه نخور . تو تنها پزشکی نیستی که به خاطر یه مشت هله هوله دچار سانحه میشی !
سلام
خاطره زیبایی بود.
از آشنایی با وبلاگ شما خوشحال شدم.
سال خوبی داشته باشین.
بدرود
:)) مرسی از همدردیت :*
به خاطر یک مشت قاقا!
فیلمی از پزشکان (من خودم بازیگر اپیزود جدیدشم!)
رکساناجون.به جوراب هم گفتم منهم خیلی وقتها میخورم زمین.پس نتیجه میگیریم توپزشکا شایعه.بهم سربزنwww.legionella.blogfa.com
سلام
یه سر بزن و از نظرت منو آگاه کن
شما با تجربه و من اول راه
لطف میکنی و بزرگواری
و اگه جالب بود چون پر ببینده ای یه تبلیغ کوچولو برای دل گرمی در ادامه راه برام بزار
مرسی
درودهای فراوان به مدیر مسئول محترم:
همکاران عزیز، وبلاگ جامعه شناسی ایران http://www.arja.blogsky.com با مقاله اطلاعیه تشکیل سازمان ره روان بابک خرمدین، مبارزه با مارکسیسم و تعدای مقاله به روز شده است، از نقدهای خوبتان دریغ نورزید و در ضمن در نظر سنجی وبلاگ شرکت نمائید با تشکر کوروش آریامنش
خوب مگه از سوپری جای دیگه ای نمی رفتین شما رو در هر حال می دیدن دیگه نه؟!
میتونستم از خیر بستنی بگذرم !!!!