ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام
مدت زیادی از آخرین نوشته ام میگذره . چند تا دلیل عمده داره . یکیش بی حوصلگی بعد از اتمام انتخاباته که ناگفته نمونه دامنگیر همه شد و عده زیادی از بر و بچه های وبلاگ کار وبلاگشونو به همین مناسبت یا به بهانه اش حذف کردند !!! یکی بخش زنان که شدیدا آدمو درگیر و abuse میکنه .
دیگری هم کامپیوترمه که یه مدته هر چی اینترنت اکسپلورر رو میزنم error میده . بعد هم بلاگ اسکای رو کجکی باز میکنه . به حدی که اعصاب آدم خورد میشه نگاهش کنه .
از ماه مرداد بخش زنان رو شروع کردیم . اولش خیلی سخت بود . خصوصا که بعد از بهداشت تازه میخواستیم کشیک زنان رو شروع کنیم !!! اولین کشیک زنان رو که دادم واقعا خسته بودم . برای خودم کاملا دور از انتظار بود . با هر حرکتی غرغر میکردم : خدا لعنتشون کنه ! بچه ها میپرسیدند کیو ؟ و من با بهت جواب میدادم : نمیدونم !!! سفرهای هر هفته به خونه مزید بر علت شد و میتونم بگم که از پا در اومدم !
البته میتونم بگم وقتی که میخواستم contraction اولین بیمارم رو چک کنم یکی از زیباترین لحظات اینترنیم بود . حرکت جنین هیچ کس رو تا اون روز حس نکرده بودم .
برام جالبه که رزیدنتها و ماماها بعد از یه مدت کار به شدت بی احساس میشن . طوری با بیمار بیچاره صحبت میکنند که ازشون دل خوشی نداره . البته تا حدی حق دارند . ناله مریضها به قدری بلند و گوش خراشه که اگه خودتو عادت ندی بعد از یه مدت اعصاب واسه ات نمیمونه . اما خوب ، اینا دیگه زیادی بی احساسند . روزهای اول بود و من بیش از حد مهربان !! هیچ مریضی ازم دل نمیکند . تا اینکه یکی از رزیدنتهای محترم ( خانم دکتر م _ د ) میخواست یه مریض گراوید 4 رو معاینه کنه . من خواستم از اتاق برم بیرون که مریض با یه حالت التماسگونه ای گفت : خانم مهربون نرو ! این جمله مریض همان و جوش آوردن خانم دکتر همان .....! همین خانم دکتر به یک نفر که از زایمان میترسید گفت : زایمان که ترس نداره . وحشتناک ترین قسمت زایمان ماییم که دیدیمون !!!!!
راستی !!!! پروپوزالم بالاخره دفاع شد . یک جلسه فوق العاده برامون گذاشتند که دفاع کنیم . توی جلسه هم که نگو ... همه دست به دست هم دادند تا موضوع تزمو ساده تر کنند !!!!
حالا یکی بیاد منو از جام بلند کنه برم نمونه هامو جمع کنم !!
عکس نی نی خیلی ناز بود.
زنان
بدترین بخش من
اسفناکه!
سلام.خانوم دکتر.
در مورد وبلاگ که درست.شمکلی نداره.
ما همین الآن هم از بیمارستان میایم غر می زنیم!
بخش زنان...دوست ندارم!
همه افراد مهربون رو دوست دارند.
تبریک می گم.موفق باشین خانوم دکتر.
ممنون
سلام بر ایراندخت بانوی مهربان!
میبینم که حسابی بخش زنان رو شرمنده کردی! :دی
تبریک واسه تصویب پروپوزال. ایشالا به زودی خبر دفاعت ؛)
شرمنده میکنی !!!
عکس خیلی جالب بود...آفرین به عکاس!
بخش زنان در مجموع فاجعه است و برخوردهای خشن رزیدنتها ریشه اصلی این فاجعه می باشد! ( این بود انشای من ) :)
البته خداییش با اون کشیکای خفنی که اونا دارن حق دارن بی احساس بشن.
الحق که درست گفتی . فاجعه ....
توی دانشگاه شما هم
انترنهای پسر میتو نن وارد اتاق زایمان بشن و بچه بگیرن
آره . تازه از ما فعالترن !!!!
سلام.بجنب دختر گل.زودتر کاراتو بکن دفاع کن.درست که تموم بشه تز دیوونت می کنه.راستی با کدوم استاد لز کدوم گروهی؟حرف اول اسمش؟؟
سلام . اول من یه سوال بپرسم ؟ ورودی چندی ؟
سال قبل از تو
میشناسی منو ؟ میشناسمت ؟
تبریک می گم رکسانای مهربون. هم برای دید انسان دوستانه ات و هم برای دفاع پروپوزالت.. ایشالا قبولی رزیدنتی..
اتفاقا خاله من که متخصص زنان هست همیشه می گه، وقتی سر زایمان یه خانم باشی تازه می فهمی چرا می گن بهشت زیر پای مادران هست!
سارا جون اون خانمهایی که کارای زایمانشونو انترن پسر انجام میده معذب نیستن؟
مخالفت نمیکنن؟
سارا؟! نه . اولا به دید پزشک نگاه میکنند ثانیا اونقدر درد دارن که نمیفهمن کی معاینه اشون میکنه .
خانم دکتر
خانم هایی که موقع زایمان انترن پسر بالا سرشونه با انترن پسر راحت هستند؟ خجالت نمیکشن؟
با اینکه دکتر مرد بالا سرشون باشه مخالفت نمیکنن؟
نه . اولا به دید پزشک نگاه میکنند ثانیا اونقدر درد دارن که نمیفهمن کی معاینه اشون میکنه .
روزت مبارک خانوم دکتره مهربون ...
مرسی دوست خوبم . و همچنین .
سلام. به یه بازی دعوتین.
پاسخ یک پزشک.....
باور می کنم چی می گی منم تا ۱۵ تیر زنان بودم.معلومه نای آپ کردن نداری.منم یه پست بلند گذاشتم اندر مذمت زنان!
خدا بهت صبر بده!
ممنونم .
اینکه در پاسخ به یکی از کامنت گفتی انترن پسر هم میتونه بچه بگیره برام جالب بود نمیدونستم پسرا هم میتونن وارد اتاق زایمان بشن!!!
ایراندخت جان دخترای انترن هم توی بخش ارولوژی فعالن؟
یعنی پا به پای انترن پسر اقایونو معاینه میکنن؟
توی دانشگاه ما آره .
که اینطور!!!!!مهربون/!!!!!!!!؟؟؟عجب!!!!1
چیه ؟ بهم نمیاد ؟!
آپ نمی کنی؟ کجایی؟
زنااااااان !
سلام.از اینکه دیر جوابتو دادم ببخش.هنوز نشناختمت.نمیدونم منو میشناسی یا نه؟
سلام . با اطلاعاتی که از خودت میدی توقع داری چطور بشناسم ؟!!!
سلام.من توقعی ندارم.فقط سوالتو جواب دادم!
سلام . راستشو بخوای خیلی دلم میخواد بدونم کی هستی . نزدیکی.... خیلی نزدیک ....
من مشکلی با شناختن خودم به تو ندارم ولی به نظرم این یه حسنه که ادم دوستای اینترنتیشو ندیده دوست داشته باشه چون ممکنه با دیدنشون دیگه خیلی احساس خوبی نسبت بهشون نداشته باشه لا اقل مثل سابق!
شاید . اما حسم رو گفتم . خیلی نزدیکی . انگار میشناسمت .
سلام.یادم رفت بپرسم:حال پسر خانم دکتر ج (رزیدنت زنان) چطوره؟همون که پارسال بدنیا اومد و NICU بود یه مدت؟
روحیه اش که خوبه . جریان پسرش رو نمیدونم . تو الان طرحی ؟
سلام.با اجازت بله!