ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
امروز اول بخش قلبم بود . افتادم با دکتر ر مدیر گروه سابق قلب که از همه نظر ترسناکه !!!!!!!!! منظم ترین آدمیه که توی دانشگاه ماست . سر ساعت 7 صبح راند رو شروع میکنه . باید ساعت 6:30 بخش باشم .
اونم من که ساعت 8 به زور بیدار میشم !
تازه دکتر داوود هم رزیدنتمه . از روز اول استجرها که ازش سوال میکردن رو فرستاده سراغ من که از خانم دکتر بپرسید ! مسوولتون اونه .
از پسش بر میام ، نه ؟
نمره استاجرها هم با توئه؟
نه بابا ! فقط قراره سرشونو گرم کنم مزاحم دکتر نشن !
دیشب که اولین کشیکم بود ..... فهمیدم که manage مریض قلبی به تنهایی چقدر سخت و خطرناکه....از این بخش نهایت استفاده رو بکن.....
سعیمو میکنم .
معلومه از عهده اش بر میای....
از لحظه لحظه اش لذت ببر که در فردایی نه چند دور برات تبدیل به یک خاطره زیبا میشه.
من همیشه از استاژر ها فراری بودم...اما تو میتونی!:)
از بخش قلب متنفرم، کلی خاطرات بد دوران استاژری و اینترنی ازش دارم
دکتر ر را خیلی دوست دارم ببوسش.داوود هم فکر کنم استاجر تر گل ورگل نداره...
دقیقا....
ممنون لطف داری...